باران رحمت
باران رحمت
حضرت آیت الله حاج شیخ محمد ناصری دولت آبادی که در دولت آباد اصفهان خدمات برجسته ای دارند و دلهای مشتاقان را به طرف حضرت صاحب الزمان _ عجل الله تعالی فرجه الشّریف _ سوق می دهند ، از پدر بزرگوارشان مرحوم آیت الله حاج شیخ محمد باقر ناصری ، متوفای 1407 هـ . نقل فرمودند که در ایام اقامتشان در نجف اشرف ، در جلسه ای که در منزلشان برگزار بود ، بر فراز منبر داستان جالبی را در رابطه با حضرت معصومه علیها السلام به شرح زیر بیان فرمودند :
در سال 1295 هـ . در اطراف قم قحطی و خشکسالی شدیدی پدید آمد ، اغنام و احشام در اثر کمبود علوفه در معرض تلف قرار گرفتند .
اهالی آن منطقه چهل نفر از افراد متدین و شایسته را انتخاب کردند و به قم فرستادند ، تا در صحن مطهر حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ به بست بنشینند ، تا شاید از عنایات آن کریمه اهلبیت خداوند متعال باران بفرستد و منطقه را از خطر خشکسالی نجات دهد .
سه شبانه روز آن گروه چهل نفری در حرم مطهر خاتون دو سرا به بست می نشینند ، شب سوم یکی از آن چهل نفر مرحوم حاج میرزا ابوالقاسم قمی را خواب می بیند .
میرزای قمی در عالم رویا به او می فرماید : " چرا در اینجا به بست نشسته اید؟ " .
او می گوید : مدتی است در محلّ ما باران نیامده ، اغنام و احشام در معرض تلف قرار گرفته اند .
میرزا می فرمایند : " برای همین ؟ " .
می گوید : بلی .
مرحوم میرزا می فرماید : " این که چیزی نیست ، این مقدار از دست ما نیز ساخته است ، هنگامی که شما حوائج این طوری داشتید به ما مراجعه کنید ، ولی هنگامی که شفاعتِ عالَم را خواستید ، در آن هنگام دست توسل به طرف این شفیعه روز جزا دراز کنید .
این رویای صادقه موید است با حدیث شریف امام صادق علیه السلام که می فرماید : " همه شیعیان ما با شفاعت آن حضرت وارد بهشت می شوند .
منبع : کرامات معصومیه (علی اکبر مهدی پور)