ایثار و پاداش آن
ایثار و پاداش آن
مرحوم حاج میرزا خلیل تهرانی ، نیای خاندان معروف خلیلی نجف اشرف ، متولّد 1180 و متوفّای 1280 هـ . از پزشکان حاذق و از علمای عامل ، از شاگردان آیات عظام : میرزای قمی ، صاحب ریاض و کاشف الغطاء می باشد .
در تهران متولّد شده ، در نجف وفات کرده ، در طب یونانی به مقامی بسیار والا دست یافته ، تا جایی که او را افلاطون زمان و جالینوس دوران لقب داده اند .
در قم ، تهران ، کاظمین و کربلا شخصیّتهای برجسته ای را معالجه نموده ، به صورت اعجاز آمیزی بهبودی یافته اند و لذا آوازه اش در همه جا طنین انداخته است.
او رمز این توفیق و آوازه اش را چنین بیان می کند :
من درعلم طب چندان درس نخواندم و استاد ندیدم ، همه این مهارت و بصیرت از برکتِ دادن یک نان بود و آن چنان بود که در جوانی به قصد زیارت حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ به قم مشرّف شدم . در آن ایّام ، گرانی سختی بود ، که نان به زحمت به دست می آمد .
در آن زمان بین دولت ایران و روس درگیری بود ، اسیران فراوانی از زن و مرد، خرد و کلان آورده بودند ، و در شهرها پراکنده بودند .
من در یکی از حجرات مدرسه دارالشّفا که معمولاً غربا در آن منزل می کردند، منزل کرده بودم .
روزی به بازار رفتم و رنج فراوان کشیدم تا نانی به دست آوردم و به سوی منزل حرکت کردم .
در بین راه با زنی از اسیران مسیحی مصادف شدم که طفلی در بغل گرفته بود و از گرسنگی رنگش زرد شده بود . چون چشمش به من افتاد گفت : شما مسلمانها رحم ندارید ، مردم را اسیر می کنید و گرسنه نگه می دارید . !!
بر او رقّت کردم ، آن نان را به او دادم و رفتم ، آن روز چیزی نخوردم ، آن شب نیز چیزی نداشتم که بخورم .
در حجره نشسته ، در کار خود متحیّر بودم ، که یک نفر وارد حجره شد و گفت : بانوی مرا دردی رسیده که بی طاقت شده ، اگر طبیبی سراغ دارید برای ما معرّفی کنید .
بر زبانم جاری شد که اگر فلان چیز را بخورد خوب است .
او رفت و آن دوا را مهیّا کرد و به او داد و فوراً بهبودی یافت . طولی نکشید که آن مرد آمد و یک مجمعه ( سینی ) آورد که غذاهای رنگارنگ و یک عدد اشرفی در آن بود و معذرت خواهی کرد و رفت . این داستان شایع شد و بیماران از همه جا به سوی من سرازیر شدند و هرکدام با یک نسخه خوب می شدند . همه این اسم و رسمی که پیدا کرده ام از ایثار آن قرص نان و توجّه حضرت معصومه علیها السلام است .
نگارنده گوید : مطابق با برخی از نقلها ، آن بانوی مریضه همسر فتحعلی شاه بوده ، که در اوایل جلوس ایشان بر اریکه سلطنت ، با اعضای خانواده برای عتبه بوسی آستان مقدّس کریمه اهلبیت به قم مشرّف شده بودند و در یکی از حجرات صحن مطهّر که اختصاص به سلاطین قاجار داشت منزل کرده بودند . بر اساس همین نقل حاج میرزا خلیل نیز در اثر گرسنگی آنقدر بی حال شده بود ، که با آن فاصله اندک توان تشرّف به حرم مطهّر را از دست داده بود . لذا از حجره خود واقع در مدرسه دارالشّفا به حضرت معصومه _ سلام الله علیها _ متوسّل شده بود و از برکت آن کریمه اهلبیت علاوه بر نان و نوا ، به آن مقام والا رسیده بود .
قسمتی از فضایل ، مناقب و کرامات مرحوم حاج میرزا خلیل در " کلمه طیّبه " و " دارالسّلام " از محدّث نوری ، " تکمله " از سیّد حسن صدر ، " الحصون المنیعه " از شیخ علی کاشف الغطاء ، و " الکرام البرره " از شیخ آغا بزرگ تهرانی آمده است.
و همه این کمالات و کرامات از برکت ایثار آن نان و عنایات حضرت معصومه علیها السلام بوده است .
منبع : کرامات معصومیه (علی اکبر مهدی پور)